loading...
٠•●♥ بــاران ِ عــشق ♥●•٠
N♥A بازدید : 26 جمعه 04 دی 1394 نظرات (0)

بازم یه زمستون ِ دیگه اومد ...یه شب ِ یلدای دیگه دوباره بدون ِ تو :-) دوباره بغضم گرفته بود .

تو مناسبت ها خیــلی خیــلی بیشتر دوری و نبودنت کنارم و حس می کنم ، همین باعث میشه این وقتها حسابی حالم گرفته بشه .شب یلدا طبق عادت همیشه گیم نیت همیشه گی رو کردم  و حافظ و باز کردم ..میدونی چی بود نیتم ؟ آره عشقم درست حدس زدی  می خواستم بدونم کی تموم میشه این دوری .. مثل همیشه خیلی خوب اومد فالمون

زمستون امسال خیلی خیلی سرده اما عشق ِ بینمون انقدر گرمه که سرما رو هیچ حس نمی کنیم .خداروشکر تو آرامش کاملیم و همه چیز خوب پیش میره ..تو مشغول مغازه داری و منم سرگرم ِ درس و دانشگاه ..یه شبایی می شینیم کلی درمورد زندگی دو نفره مون و حتی خونه ی خوشگلمون حرف می زنیم ،کلی برنامه ریزی می کنیم و من چقدر دوس دارم حرفهایی که درمورد آینده یعنی روز های به هم رسیدنمون هستن

یه عکس درست کردم که عکس دوتاییمون و گذاشتم تو یه قاب.. آخ که چقدر لذت داره دیدنت کنارم تو این قاب مجازی ..با دیدنش میرم تو رویا و تصور میلیون ها عکس دونفره ای  که قراره باهم بندازیم ...عکس های عاشقونه و دست تو دست هم..و خیلی بعدترکنار ِ کوچولوی نازمون :-) اون شب به خودت هم گفتم که یه حسی بهم میگه به زودی به هم می رسیم و توم تایید کردی و گفتی منم همین حس و دارم اتفاقا..عشقم من ایمان دارم وفتی عشقمون پاکه..و دوست داشتنمون هم خالص  و دوطرفه اس این باعث میشه له بشن تموم ِ مشکلات . ما به همه ثابت می کنیم که برای رسیدن به همدیگه هرکاری می کنیم و تموم مشکلات و به جون می خریم .

عاشقتم عشق ِ زندگیم، مرسی که همه کار می کنی تا من آرامش داشته باشم .

 

: چه فرقی می کنه زمستون باشه یا پاییز یا ..؟!

بودنت ،صدات ، نفس هات ،گرمی دستهات

بهاری می کنن دنیای من و ..

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﮐﻮﭼﮑـم فـﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾـﯽ ﻣﯿﮑـند ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺋﺐ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗـﯽ ﺩﺍﺭﺩ بهترین ﭘﺎﺩﺷﺎه ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩاشــﺘﻦ ! ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* و تو شدی انقلاب زندگی من... حالا هر آنچه در زندگی من است تاریخ دار شده است... قبل از تو... بعد از تو... و اینجا دفتری است از تاریخ با تو بودن... ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* مـــن قصــــه ي با تــــو را تا ابـد اینگـــــونه آغــــاز میکنـــــم: يکــــی بـــود هــــنوزم هســــت خــــدایا همیــــشه باشــــد ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* ساخت وبلاگ :21 اسفند 1392 ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* تابستان سال 85..زمانی که مسیر زندگی هردومون عوض شد و با وجود سن کمی که داشتیم یه "عشق واقعی " رو آغاز کردیم . حیف که تاریخ دقیقش یادم نیست :(
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 48
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 33
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 57
  • بازدید سال : 118
  • بازدید کلی : 5,459