بازم یه زمستون ِ دیگه اومد ...یه شب ِ یلدای دیگه دوباره بدون ِ تو :-) دوباره بغضم گرفته بود .
تو مناسبت ها خیــلی خیــلی بیشتر دوری و نبودنت کنارم و حس می کنم ، همین باعث میشه این وقتها حسابی حالم گرفته بشه .شب یلدا طبق عادت همیشه گیم نیت همیشه گی رو کردم و حافظ و باز کردم ..میدونی چی بود نیتم ؟ آره عشقم درست حدس زدی می خواستم بدونم کی تموم میشه این دوری .. مثل همیشه خیلی خوب اومد فالمون ♥
زمستون امسال خیلی خیلی سرده اما عشق ِ بینمون انقدر گرمه که سرما رو هیچ حس نمی کنیم .خداروشکر تو آرامش کاملیم و همه چیز خوب پیش میره♥ ..تو مشغول مغازه داری و منم سرگرم ِ درس و دانشگاه ..یه شبایی می شینیم کلی درمورد زندگی دو نفره مون و حتی خونه ی خوشگلمون حرف می زنیم ،کلی برنامه ریزی می کنیم و من چقدر دوس دارم حرفهایی که درمورد آینده یعنی روز های به هم رسیدنمون هستن♥
یه عکس درست کردم که عکس دوتاییمون و گذاشتم تو یه قاب.. آخ که چقدر لذت داره دیدنت کنارم تو این قاب مجازی ..با دیدنش میرم تو رویا و تصور میلیون ها عکس دونفره ای که قراره باهم بندازیم ...عکس های عاشقونه و دست تو دست هم♥..و خیلی بعدترکنار ِ کوچولوی نازمون :-) اون شب به خودت هم گفتم که یه حسی بهم میگه به زودی به هم می رسیم و توم تایید کردی و گفتی منم همین حس و دارم اتفاقا..عشقم من ایمان دارم وفتی عشقمون پاکه♥..و دوست داشتنمون هم خالص و دوطرفه اس این باعث میشه له بشن تموم ِ مشکلات . ما به همه ثابت می کنیم که برای رسیدن به همدیگه هرکاری می کنیم و تموم مشکلات و به جون می خریم .
عاشقتم عشق ِ زندگیم ♥، مرسی که همه کار می کنی تا من آرامش داشته باشم .
♥ : چه فرقی می کنه زمستون باشه یا پاییز یا ..؟!
بودنت ،صدات ، نفس هات ،گرمی دستهات
بهاری می کنن دنیای من و ..