loading...
٠•●♥ بــاران ِ عــشق ♥●•٠
N♥A بازدید : 23 پنجشنبه 20 فروردین 1394 نظرات (0)

تعطیلات نوروز شروع شد و من بهترین عیدی سال رو گرفتم ،،،دیدن یارم.. هربار ديدن تو تازگي و

طراوت خاصي داره و با دفعه قبل خيلي متفاوته. متفاوت كه نه، خيلي بهتر و پرمعناتر و عميقتره.

ميدوني چرا؟

چون هردوي ما عاشقيم. نه عاشق صورت و ظاهر، بلكه عاشق سيرت و درون همديگه.

آخه زيبايي هاي ظاهري براي خودشون عمري دارن و با تموم شدن اون زمان از بين ميرن،

اما اون چيزهايي كه باقي ميمونن و ارزشمند هستن، اخلاق و سيرت آدماست كه بايد به اونا دل

بست.با اين همه تو براي من زيباترين، بهترين و قشنگتريني.

هم صورتت زيباترينه و هم سيرتت و چه بسا زيبايي درونت، پاكي و صفاي وجودت، صداقت و

مهربونيته كه صورتت رو هم زيبا كرده. يعني دقيقا همون چيزايي كه منو عاشقت كرد و تا ابد هم

عاشقت نگه مي داره. تو اونقدر بزرگي و مهربون كه تموم عشقت رو نثار من مي كني و منو تا

اوج آسمون بالا مي بری براي همه چيز ممنونتم عشق ِ من

4فروردین اومدی سنندج و تا آخر تعطیلات با هم بودیم و  کلی خوب بود ،،

همه شادی من تو حس لحظه های شاد تو خلاصه میشه. با تو و برای تو بودن برام مفهوم

زندگیه. تو نبض زندگیمی و با تو لحظه ها در جریان هستن . وقتی خوب نگاه می کنم،

می بینیم زندگی خیلی کوتاهه. نباید ازاون کوچکترین لحظاتش هم استفاده نکنم و از این

لذت با تو بودن غافل بشم . می دونم میگی ما همیشه باهمیم، همیشه، حتی اگه جسممون

دور باشه از هم. می دونم. منو تو اعتقادمون اینه که با هم بودن دلا از همه چی بهتر و بالاتره.

اینو توی این سال های با هم بودنمون بارها احساس کردیم. ولی باز هم میگم با تو و کنار

تو بودن یه چیز دیگست

خاطره سازی زیاد کردیم و بهترینش برام روزی بود که بعد از یه دلخوری زیاد اومدی دنبالم و برای

آشتی کنون "پاستیل " گذاشته بودی تو داشبورد ماشین..

قربون ِ دل مهربونت که همیشه با کارات دوس داری منوخوشحال کنی

و روز 13 که با هم 13 رو بدر کردیم وخیلی اون روز برامون خاطره ساز شد ،،و برگشتی سقز برای

شروع کارت و گذاشتن مغازه ،، خداروشکر یه مرحله به آرزومون نزدیک تر شدیم و اگه کارت خوب

پیش بره دیگه مشکلی برامون نمی مونه ...دکور و همه چیزای مربوط بهش هم به خاطر من

بنفش زدی و بازم کلی خوشحالم کردی ،،مژه

احتمالا برای دیدن دوبارت باید تا تابستون صبر می کردم اما خوشحالم که دوماه دیگه برای

عروسی شادی می بینمت ..از حالا برای 8 خرداد لحظه شماری می کنم خیال باطل

توی تمام این چند سالی که با هم هستیم، هر روزش فکر کردم که بالاتر از این نمی شه

کسی رو دوست داشت. ولی بعد می دیدم بیشتر و بیشتر دوستت دارم و هر روز که می گذره

عشق و علاقم به تو زیاد تر میشه..

امروز هم که اینو می نویسم باز این احساس قدیمی رو دارم، ولی می دونم بازم هر روز این

عشق و دوست داشتن بینمون تکمیل تر میشه . دوست داشتن تو نهایتی نداره مهربونم،خدارو

شکر می کنم به خاطر ِداشتنت عشق ِ من  

 

 

   منی که کنارش " تو " نباشد ،، بزرگترین پارادوکس ِدنیاست !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﮐﻮﭼﮑـم فـﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾـﯽ ﻣﯿﮑـند ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺋﺐ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗـﯽ ﺩﺍﺭﺩ بهترین ﭘﺎﺩﺷﺎه ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩاشــﺘﻦ ! ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* و تو شدی انقلاب زندگی من... حالا هر آنچه در زندگی من است تاریخ دار شده است... قبل از تو... بعد از تو... و اینجا دفتری است از تاریخ با تو بودن... ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* مـــن قصــــه ي با تــــو را تا ابـد اینگـــــونه آغــــاز میکنـــــم: يکــــی بـــود هــــنوزم هســــت خــــدایا همیــــشه باشــــد ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* ساخت وبلاگ :21 اسفند 1392 ۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•* تابستان سال 85..زمانی که مسیر زندگی هردومون عوض شد و با وجود سن کمی که داشتیم یه "عشق واقعی " رو آغاز کردیم . حیف که تاریخ دقیقش یادم نیست :(
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 48
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 36
  • بازدید سال : 97
  • بازدید کلی : 5,438